سلام سمانه جون
در مورد مستقل شدن كاملا حرفتو قبول دارم
اما مشكل من اينه كه بدجوري از لحاظ بدني ضعيفم.بعد از زايمان هم كاراي عارفه خانومي هم شيردهي هم بيخوابي باعث شد كه حسابي از پا بيفتم.
يه بار انقدر سرگيجم شديد بود كه نزديك بود بشينم روي عارفه
بهمين خاطر واقعا به كمك مامان نياز دارم.
اما كم كم داره اوضاع روبراه ميشه خداروشكر.
مواظب خودت باش
تا بعد...
با سلام
اگر دوست داشتي تا با سرگذشت و داستان زندگي و مسلمان شدن برخي زنان و دختران آمريکايي آشنا شوي به وبلاگ ما سري بزن!
با بخش هاي جديدي از کتاب "فرزندان راهي ديگر" بروزم!
سلام ماماني
خسته نباشي
قدم نورسيده مبارك يه عالمه تبريك به مامان وباباي مهربون
خوبي؟سنا كوچولوي ما چطوره؟
منتظر شنيدن خبراي خوب هستم
سلام دوستم
اميدوارم اين انتظار به پايان برسه و كوچولوي نازت رو در آغوش بگيري
سلام عزيزم
فكر كنم اين جور كه مشخصه دختر نازت بدنيا اومده .
تبريك ميگم .مببببببببببببببببببببببببببببباركه
سلام عزيز دلم با اين همه احساسات لطيف
به 13 روز نرسيده گلم
كوچولوي ناز خيلي عجله داشت
جفتتونو مي بوسم
با اون مامان بزرگ مهربون حتما خيلي خوب اين جوونه زيبا رشد مي كنه .خيلي دوست دارم.
سلام مامان سمانه جونم خوبي عزيزم چه اسم قشنگي براي گل دخترت انتخاب كردي مبارك باشه .
انشاله اين يه هفته هم به خوبي و خوشي طي ميشه و سنا جون مياد بغل مامانش.
خيلي دوستون دارم و مواظب خودتون باشيد.
سلام مامان قشنگ
حستو درك ميكنم انشاله ديگه اخراشه اينم ميدونم كه اخراش خيلي سخت ميگذره ولي همه اين روزها يه لذتي داره
اميدوارم بزودي روي ماهه سنا جونمو ببيني
به اميد شنيدن خبراي خوب
خيلي مراقب خودت وني ني جانم باش
برام خيلي دعا كن اخه الان دعاي تو خيلي مستجابه عزيزم