• وبلاگ : *حـــــــ رم دلـــــــــ م*
  • يادداشت : حديث آرزومندي
  • نظرات : 6 خصوصي ، 64 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تا كه يكشب دست در دست پدر
    راه افتادم به قصد يك سفر
    در ميان راه در يك روستا
    خانه اي ديديم خوب و آشنا

    زود پرسيدم پدر اينجا كجاست
    گفت اينجا خانه خوب خداست!
    گفت اينجا مي شود يك لحظه ماند
    گوشه اي خلوت نمازي ساده خواند
    با وضويي دست ورويي تازه كرد
    با دل خود گفتگويي تازه كرد
    گفتمش پس آن خداي خشمگين
    خانه اش اينجاست اينجا در زمين؟
    گفت آري خانه او بي رياست
    فرش هايش از گليم و بورياست
    مهربان وساده وبي كينه است
    مثل نوري در دل آيينه است

    مي توان با اين خدا پرواز كرد
    سفره دل را برايش باز كرد
    مي شود درباره گل حرف زد
    صاف و ساده مثل بلبل حرف زد
    چكه چكه مثل باران حرف زد