در غوغاي خون و آتش خداوند به خلقتش مينگرد و حسين را مي بيند و نداي فتبارك الله احسن الخالقين سر ميدهد و به ملائك ميفرمايد :
(( اين همان انسانيست كه شما بر او سجده كرديد، براستي من ميدانم آنچه را كه شما نمي دانيد.))
خدا به حسينش فخر ميفروشد و ما به حسين متوسل ميشويم كه مايه فخر بني بشر است.
خدا با حسينش درس ايثار به ملائك مي آموزد و ما از حسين بندگي مي آموزيم، براستي :
اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست
اين چه شمعيست كه جانها همه پروانه اوست