واي سمانه دوباره داغونم کرديمنم گاهي به يادشونم و خيلي خيلي بيشتر از مامانشون دلم براي پانته آ مي سوزه که اون هم از بچگيش زجر کشيد و بعد هم داغ خواهرش.
روحش شاد
من اينارو ميشناسم سمانه....از بيشترشووون يه خاطره دارم.....قلبم فشرده شد .... "صبر " تنها آرزويي که ميتونم از خدا براشون بخوام...
فرشته کوچولوهايي که اينجوري پرواز ميکنن قلب ماماني هاشونم با خودشون ميبرن...
واي سمانه حس بدي دارم چقدر ناراحتم نميدونم چرا من لعنتي تو اين مسائل يه دفعه همزاد پنداريم گل ميکنه دارم داغون ميشم يه لحظه نميتونم از فکر مادر اون بچه بيام بيرون خدااااااااااااااااااااااااا صبر بده
خدايا خودت همه بچه ها رو حفظ کن